گوگل با کلید زدن پروژه Jacquard، سودای تولید لباس های هوشمند را در سر دارد
گوگل دیدگاه های بلند پروازانه ای در رابطه با آینده مد، مبلمان و صنایع خودروسازی دارد و نگاهی مختصر به لباس یکی از هنرپیشه های شرکت کننده در فستیوال سال ۲۰۱۳ آیتونز لندن می تواند برای درک این مساله کافی باشد.
در واقع جریان از این قرار است که یکی از هنرپیشه های خانم در آن مراسم لباسی را بر تن داشت که توسط استودیوی XO ساخته شده و دربرگیرند نوعی مکانیزم پرینت شده سه بعدی بود که همزمان با راه رفتنش حباب هایی را از خود تولید می کرد.
قطعات و دستگاه های به کار گرفته شده در این لباس به قدری زیاد بودند که او برای راه رفتن و سر پا ایستادن به دو دستیار نیاز داشت. زمانی که توجه Ivan Poupyrev از تیم پروژه ها و تکنولوژی های پیشرفته گوگل به این لباس جلب شد، با خود گفت، بسیار فوق العاده خواهد بود اگر بتوان از این قطعات در وسایل بیشتری استفاده نمود.
محض اطلاعتان باید بگوییم که Poupyrev سرپرست یکی از برنامه های فنی در واحد ATAP (یا همان پروژه ها و تکنولوژی های پیشرفته گوگل) است؛ همان آزمایشگاه فوق محرمانه ای که Regina Dugan مدیر سابق دارپا سرپرستی اش را بر عهده دارد و عملیاتی سازی برخی از عجیب ترین و بلند پروازانه ترین پروژه های گوگل را در لیست وظایفش دارد.
یکی از عجیب ترین ایده های ارائه شده توسط این آزمایشگاه شلوار هوشمند است که از نطر تکنیکی پروژه Jacquard خوانده می شود (این نام از یک سبک کلاسیک بافندگی اقتباس شده است).
هدف از اجرای این پروژه آن است که رشته های رسانا را به هر لباس یا پارچه ای که در این کره خاکی وجود دارد بیاورد و سپس حسگرهای تاچ، بازخوردهای لمسی و بسیاری موارد دیگر را به شلوار جین، صندلی ماشین، پرده و هر چیز دیگری که تصورش را می کنید اضافه کند.
او در صحبت هایش می گوید: «اگر دانشمندان بتوانند حسگرها را به عنوان یک ماده به بافت پارچه اضافه کنند، آنگاه مواد اصلی جهان پیرامون را به صورت تعاملی در خواهند آورد.»
البته باید در نظر داشت که پارچه های رسانا، موضوع تازه ای محسوب نمی شوند و این، تولید انبوه و در مقیاس گسترده آنهاست که تازگی دارد. تیم Jacquard هم اعلام کرده به روشی دست یافته است که می تواند از طریق آن، این رشته ها و تارهای رسانا را با استفاده از همان ماشین آلات و دستگاه های فعلی به کار رفته در صنعت بافندگی برای تولید پارچه های هوشمند به خدمت بگیرد.
آنها همچنین در جریان تحقیقات خود به روش هایی برای یکپارچه سازی قطعات الکترونیکی کوچک در داخل پارچه دست یافته اند که Poupyrev ابراز امیدواری کرده به زودی در داخل هر نوع لباسی که خریداری می کنید یافت خواهند شد.
گوگل همچنین مشغول کار روی اکوسیستم تازه ای از اپلیکیشن ها و سرویس هاست که به شما امکان می دهند صرفا با اشاره کردن، کشیدن انگشت و لمس لباس های خود با تلفن هوشمند و دیگر گجت هایتان کار کنید.
Poupyrev که بیش از اندازه مدهوش این ایده شده، در ادامه می گوید، اینکه لباس های ما نمی توانند با فناوری هایمان ارتباط برقرار کنند امری است مضحک.
وی ادامه می دهد، پس از آنکه موبایلتان را در داخل جیب خود می گذارید، لباس شما هوشمند می شود و تنها مشکل این خواهد بود که این دو نمی توانند با هم صحبت کنند و در واقع هیچ ارتباطی میان آنها وجود ندارد.
اما با عملیاتی شدن پروژه مذکور به نوعی می توان یک مدار بسته را میان لباس و موبایل ایجاد کرد. او با گفتن این جمله شروع به ایده پردازی و صحبت از احتمالات آینده می کند: تصور کنید که قصد عزیمت به جایی را دارید و پس از آنکه لباس هایتان را پوشیدید موبایلتان با اوبر تماس بگیرد و یک تاکسی برای شما خبر کند. یا اینکه به محض پوشیدن کفش های ورزشی تان، موبایل شما از این مساله باخبر شده و فعالیت هایتان را مورد پایش قرار دهد. اگر بتوانید با کشیدن انگشت روی بازوی خود با تلفن همراه تان صحبت کنید و موبایلتان هم به شما جواب بدهد چه؟
درباره Weave چه می دانید؟
زمانی که Poupyrev در ژانویه سال ۲۰۱۴ به تیم پروژه ها و تکنولوژی های پیشرفته گوگل پیوست اطلاعات اندکی در رابطه با صنعت مد داشت و علاقه واقعی اش به روش های تعامل ما با جهان پیرامونمان مربوط می شد.
وی پیش از پیوستن به گوگل محقق اصلی در واحد Imagineering دیزنی بود و یکی از پروژه هایش، به تبدیل نمودن موادی مانند آب و گُل به صفحات تاچ تبدیل مربوط می شد. پروژه دیگرش Revel نام داشت که بازخورد لمسی را به اشیائی نظیر صندلی و چتر اضافه می کرد. او حتی سیستمی به نام Aireal ساخت که در آن، اشیاء مختلف از طریق هوا ساخته می شدند.
تقریبا تمام پروژه های Poupyrev در حد نمونه های اولیه ای بودند که نیمی از آنها به تمرینات دانشگاهی اش مربوط می شود و نیم دیگرشان مفاهیم آینده نگرانه را در بر داشتند.
او سابقه کار در سونی را هم در کارنامه خود دارد و حتی در آنجا نیز تمام تلاشش را به کار می گرفت تا ایده هایش را تسجم ببخشد. اما در مورد ATAP قضیه فرق می کرد. زمانی که پروژه ای را شروع کرده و آن را به اتمام می رسانید توقعتان این است که آن را به بازدهی برسانید یا اینکه به کلی کنارش گذاشته و به سراغ پروژه دیگری بروید.
خوشبختانه Poupyrev مدت ها بود که به مطالعه پیرامون پارچه ها و منسوجات پرداخته بود. ساختار نمایشگرهای لمسی با شبکه گسترده الکترودهایشان که می توانند همزمان با حرکت انگشتان ما شکل گیری جریان ها و قطع آنها را تشخیص دهند همواره او را به یاد پارچه می انداخت.
او در جریان سال ها فعالیت خود دریافت که ساختن منسوجات (شامل پارچه، لباس، رشته و هرچیز دیگری) نسبت به قرار دادن تعداد زیادی الکترود روی سطوح شیشه ای، دشوارتر است و اگر راهی برای جایگزینی تارها با یک ماده رسانا پیدا می کرد، آنگاه می توانست نوعی حسگر لمسی بسازد که امکان استفاده از آن در هر جایی وجود داشت.
خودش می گوید: «این کار کاملا با ساختن الکترود و چسباندشان به اشیاء مختلف و در نهایت تهیه کالاهایی که به خودی خود تعاملی هستند فرق دارد و به نظرم این ایده بسیار قدرتمند و حالب می آمد.»
با نگاهی به توضیحات او در رابطه با اصل و منشاء Jacquard در داخل آزمایشگاه نوآوری Eureka در سانفرانسیسکو، می توان به روشنی دریافت که صنعت مد دنیا به کلی متحول شده است.
او در جریان مصاحبه یک تیشرت سفید رنگ بر تن داشت و کت تیره رنگی را روی آن پوشیده بود که تصویر یک قیچی بزرگ رویش به چشم می خورد و عبارت Cut در کنارش نوشته شده بود.
ساعت مدل Speedmaster امگا روی مچ Poupyrev به چشم می خورد و موهایش به شکلی به هم ریخته و در هم به سمت راست صورتش کشیده شده بودند. به سختی می توانست چند دقیقه را در جای خود ثابت بنشیند و زمانی که در مورد بافندگی و منسوجات صحبت می کرد مرتبا دست هایش را به این طرف و آن طرف حرکت می دهد.
او می گوید: ما به عنوان افرادی که در صنعت تکنولوژی فعالیت می کنند کمتر به تولید لباس فکر می کنیم و بیشتر آنها را به صورت آماده خریداری می کنیم.
Poupyrev نمونه ای از همان لباس را از قبل آماده کرده و روی میزی قرار داده بود که مقابلش قرار داشت و جالب است بدانید که در حین صحبت کردن مرتبا لباس را لمس می کرد و انگشتش را از بالا به پایین روی آستین لباس می کشید.
یک حسگر نامرئی در داخل این لباس کار گذاشته شده که به قطعات الکترونیکی کوچکی متصل گردیده و درست در زیر یقه سمت راست لباس تعبیه شده بود. این حسگر به گونه ای برنامه ریزی شده که بتواند تماس های تلفنی را برقرار نماید.
ورود تکنولوژی به صنعت کهن نساجی
نکته مهم و جالب توجه در مورد پروژه Jacquard پارچه های رسانایش نیست چون این کار همانطور که در ابتدا نیز گفته شد، پیشتر هم انجام شده بود. این کار حتی این روزها برای دانشمندان دشوار هم نیست. آنچه Poupyrev و تیمش در اصل قصد انجامش را داشته اند این بوده که چطور چنین ایده ای را به یک فرایند تولید جهانی بیاورند که ظرف دو صده اخیر تغییر چندانی نداشته است.
پروژه Jacquard تنها در صورتی عملیاتی خواهد بود که بتوان آن را در داخل ماشین های پارچه بافی، مواد، فریندهای مورد استفاده توسط فروشندگان، طراحان و کارخانجات سراسر دنیا به کار گرفت.
Poupyrev می گوید قصد ما این بود کاری را انجام دهیم که بتوان آن را در مورد همه این موارد مورد استفاده قرار داد و این یعنی ورود فرایندهای یاد شده به کارخانجات تولید.
او می گوید: «به من گفتند که باید از بین دو کشور ایتالیا و ژاپن یکی را انتخاب کنم و من از این میان ژاپن را برگزیدم و به مدت ۱۵ سال در آنجام زندگی کردم.»
او این مدت را صرف یادگیری نحوه تولید رشته ها نمود و سعی کرد یاد بگیرد چطور از مواد رسانا در فرایندهای خشن تولید و تست محصولات نساجی استفاده نماید.
Poupyrev می گوید، در این کارخانجات برای خلاص شدن از کرک و پرزهای اضافه ای که به رشته ها می چسبند آنها را حرارت می دهند و همزمان با گفتن این حرف ها سرش را به نشانه تاسف تکان می دهد.
من نمی دانستم که چنین اتفاقاتی در کارخانه های تولید پارچه رخ می دهد و این تنها یکی از این موارد است و در کنار آنها اموری از قبیل کشیدن، فشرده سازی، خیس خوردن در آب و مانند آن نیز انجام می شود که همه اینها می توانند برای قطعات الکترونیکی مخرب باشند.
Poupyrev و تیم Jacquard با یکی از تولید کنندگان مطرح ژاپن همکاری کرده بودند که بوتیک های زیادی در این کشور داشت و در نتیجه این همکاری ها موفق به ساخت تارهایی با استفاده از نوعی آلیاژ فلزی شدند که متاسفانه حاضر به ارائه جزئیات بیشتر در این رابطه نشد و صرفا مطرح کرد که با استفاده از نساجی بسیار قوی هرچیزی را می توان به لطف این تارهای رسانا تولید کرد.
این رشته ها در قالب هزاران رنگ مختلف تولید می شوند و ظاهر و حسی که از لمس کردنشان به انسان دست می دهد دقیقا با تارهای معمولی برابری می کند.
اما سخت ترین بخش ماجرا در مرحله بعدی قرار دارد: اینکه یاد بگیرید چطور منسوجات تهیه شده از مواد رسانا را به لباس های فعلی بدل نمایید. آنها دریافتند که اگر رشته های رسانا را به شکلی محکم به لباس های دیگر بتنند، متصل کردن قطعات الکترونیکی برای تامین انرژی مورد نیاز رشته ها و دریافت اطلاعات از آنها بسیار دشوار خواهد بود.
بنابراین، پس از بازنگری های متعدد در این رابطه، تصمیم گرفتند نوعی سیستم دولایه تهیه کنند که به لطف آن می شد قطعات الکترونیکی را در سطح میانی قرار داد (درست مانند گوشتی که در داخل یک ساندویچ قرار دارد).
با این کار، اتصال قطعات الکترونیکی به رشته های رسانا آسان تر می شود و دیگر نیازی نیست که نگران محدود شدن انتخاب و عملکرد طراحان در حین تولید لباس بود.
Poupyrev در ادامه می گوید که ما قصد داریم صنعت مد را در اختیار بگیریم منتها این کار را از ابتدایی ترین مراحل تهیه لباس انجام خواهیم داد.
او در حرف های خود مرتبا تاکید می کند که گوگل علاقه ای به وارد شدن به بازار لباس ندارد و در ادامه می گوید: «ما در نقطه ای مجبور می شویم که راهکار خود را در اختیار صدها برند فعال در حوزه لباس و پارچه بگذاریم اما من نه می خواهم به صنعت نساجی بپیوندم و نه اینکه کارخانه ای در این حوزه داشته باشم. در حال حاضر به اندازه کافی کارخانه تولید پارچه در سطح دنیا وجود دارد و ما صرفا قصد داریم که از آن ظرفیت در جای صحیحش استفاده نماییم.
Poupyrev از گوگل انتظار تولید لباس یا حتی قطعات الکترونیکی ظریف داخل آنها را ندارد و در عوض از شرکت مورد بحث می خواهد که نرم افزار مورد نیاز برای کنترل این قطعات را در اختیارش بگذارد.
او در نظر دارد اپلیکیشن ها و APIهایی را به توسعه دهندگان ارائه کند که به مردم امکان انتخاب کارکردهای یک لباس را هم بدهند، درست همانطور رنگ و برند آن را انتخاب می کنند و آنطور که Poupyrev می گوید این تفکری دوباره در مورد پوشیدنی هاس
جهانی زیر انگشتان ما
در حال حاضر امکان تولید حسگرهای تاچ مبتنی بر پارچه که همان عملکرد دقیق مانند تلفن های هوشمند را از خود نشان دهند وجود ندارد. Poupyrev می گوید، در تولید پنل های تاچ خازنی معمولا از ماگنترون ها بهره گرفته می شود و تیم مهندسان گوگل در مرحله بعد قصد دارند تارهای رسانا را به قدری خوب بسازند که قابلیت تشخیص برخی ژست های خاص را داشته باشند و به این ترتیب امکان تشخیص معنی و منظور از هر نشانه فراهم می گردد.
در آینده (و شاید هم همین حالا) پوشیدنی ها به یک ابزار مصرفی دیگر اشاره نخواهند داشت. بشر امروزی لباس را در اختیار دارد، پس چرا باید برای اندازه گیری تعداد گام ها یا ضربان قلب خود مچبند تازه ای بسازد، زمانی که کفش یا تی شرت می توانند همین کار را به شکلی دقیق تر انجام دهند.
Poupyrev می گوید، هر کار دیگری که پوشیدنی ها انجام می دهند با استفاده از لباس قابل انجام خواهد بود. این کار به هیچ وجه دشوار نیست و صرفا به زمان برای این منظور نیاز است.
این ایده دست کم در مورد نمونه های اولیه موثر است و Poupyrev در جریان مصاحبه خود ده ها مدل پارچه ای را نشان داد (شامل ابریشم، پلی استر و موارد دیگر) که در همگی آنها قسمت هایی نسبت به فرامین تاچ حساس بودند. در برخی، این نواحی بزرگ و قابل رویت بودند و در برخی دیگر به قدری کوچک که به سختی می شد آنها را دید و متوجه شان شد.
Poupyrev یکی از فعالان و علاقمندان حوزه تکنولوژی است که کمتر در سطح جهانی شناخته شده. او در عین حال که در مورد مهندسان تیشرت پوس سیلیکون ولی به بزله گویی می پردازد، خود را یکی از اهالی مانتین ویو قلمداد می کند.
وی مردی است که نسبت به آینده صنعت ۲۰۰ ساله مد بسیار خوشبین است؛ صنعتی عظیم، قدرتمند و ثروتمند. البته آنطور که او می گوید نمی توان آن را با غول هایی نظیر گوگل و اپل یکی دانست و از طرفی، هیچ شرکتی نمی تواند صرفا با اتکا بر نیروی اقتصادی و خواست اجتماعی، صنعت را وارد حوزه های تازه ای نماید.
حقیقت این است که پروژه Jacquard به توانایی گوگل در متقاعد نمودن شرکایی زیادی بستگی دارد و صرفا نمی تواند با خواسته خود، صنعت مد دنیا را متحول نماید.
نخستین شریک تجاری ATAP در پروژه مورد بحث Levi نام دارد که در واقع سازنده شلوار و کت های جین آمریکایی است. Poupyrev نیز پیشتر همکاری نزدیکی با پل دیلینگر نایب رئیس بخش نوآوری این شرکت داشته. آقای دیلینگر پیشتر اعلام داشته بود که علاقه گوگل برای کلید زدن این پروژه بارها و بارها باعث شگفتی اش شده است.
Poupyrev به شوخی می گوید دوست دارد روزی یک ال سی دی کامل را در آستین خود داشته باشد و از این ایده خنده اش می گیرد و در ادامه می گوید زمانی قصد داشته برای عملیاتی ساختن این ایده با فردی همکاری کند اما بعد متوجه می شود که اضافه کردن یک نمایشگر به لباس کار دشواری نیست و مساله اصلی این است که هیچ فردی حاضر به پوشیدن چنین لباسی نمی شود و اینجاست که دشواری اصلی که بحث طراحی هم مربوط می شود رخ می نمایاند.
پس از آنکه تیمی از Levi با اعضای پروژه Jacquard در مانتین ویو ملاقات کردند، در زمان برگشت به سانفرانسیسکو، دو ساعتی را در ترافیک بودند و در این حین مرتبا از دلایل عملیاتی نبودن این ایده با یکدیگر سخن می گفتند.
آنها معتقد بودند که زنجیره عرضه بیش از اندازه پیچیده است و مواد مورد نیاز برای تولید لباس هم باید بارها و بارها تست شده و فرایند های مختلفی روی آنها صورت بگیرد.
دیلینگر می گوید در مورد پوشیدنی ها بسیار تردید دارد و شرکت Levi حتی در این مرحله نیز تلاش دارد که موارد مصرف اصلی این فناری را پیدا کند. با این همه، او فناوری مورد بحث و تحولاتی که می توانند در آینده صنعت پوشاک ایجاد نماید را دوست دارد.
وی می گوید: ما به این نتیجه رسیده ایم که با وجود آنکه در یک دنیای فیزیکی زندگی می کنیم همچنان وابستگی مان به دنیای دیجیتالی در حال بیشتر شدن است. او این مساله را به فرمان ماشین تشبیه می کند و اینکه انتقال دکمه های سیستم ضبط و پخش خودرو از روی داشبورد به فرمان تا چه اندازه مورد پسند کاربران قرار گرفت.
جین هم آغازی برای پروژه Jacquard است. ایده تبدیل کردن همه اشیاء (از لباس گرفته تا صندلی) به دستگاه های تعاملی همچون اتومبیل های خودران و لنزهای چشمی کنترل کننده دیابت بلند پروازانه است.
اما اگر گوگل بتواند جایگاهی در صنعت مد برای خود دست و پا کند و به جای رقیب به یک شریک برای شرکت های دست اندر کار در این صنعت بدل شود، پروژه Jacquard می تواند هسته اصلی نسل تازه ای از لباس های متصل به اینترنت را بسازد. لباسی که برای داشتن حسگر، نیازی به جیب های عجیب و غریب ندارد و دقیقا شبیه به همان شلواری جینی است که به طور معمول می پوشیم.
دیدگاه خود را بیان کنید.